در تاریخچه پرورش بوقلمون این گونه ذکر می شود که بوقلمون پرنده بزرگی است که از زیر مجموعه های ملیگریس “Meleagris” به شمار می رود. این پرنده، یکی از حیوانات بومی قاره آمریکا است.
ملیگریس گالوپاوو “Meleagris Gallopavo” یکی از نژادهای بوقلمون ها است، که در زبان ساده از آن به عنوان بوقلمون اهلی یا بوقلمون وحشی یاد می شود. این نژاد از بوقلمون، از دسته حیوانات بومی جنگل های شمال آمریکا به شمار می رود. جنگل های شمال آمریکا نیز، میانه های مکزیک تا شرق ایالات متحده و جنوب کانادا را در بر می گیرد. در این جنگل ها بود که قوم مایا برای اولین بار بوقلمون ها را رام و اهلی کردند.
از دیگر نژادهای زنده بوقلمون ها، به ملیگریس اوکلاتا “Meleagris Ocellata” می توان اشاره داشت که با نام بوقلمون ریزچشم نیز مشهور است. گونه بوقلمون ریز چشم از حیوانات بومی شبه جزیره یوکاتان در آمریکای میانه به شمار می رود.
در تاریخ برای انتخاب نام بوقلمون “turkey” برای این پرنده دو تئوری مشهور وجود دارد. اولین تئوری توسط پروفسور زبان های لاتین در دانشگاه کلمبیا یعنی ماریو پی “Mario Pei” ارائه شده است که از نظر او، زمانی که اروپایی ها برای اولین بار با بوقلمون ها در آمریکا برخورد کردند، به اشتباه این پرنده را به عنوان نوعی مرغ شاخدار دسته بندی کردند. بوقلمون در همان زمان توسط تاجران، از طریق قسطنطنیه در کشور ترکیه “Turkey” به اروپا وارد می شد؛ بنابراین نام آن ها را بوقلمون “Turkey” گذاشتند.
تئوری دوم بر این اساس است که بوقلمون های آمریکا به وسیله کشتی تاجران اهل خاورمیانه به اروپا برده شدند که در همان خاورمیانه نیز اهلی شده بودند. چون آن بخش از خاورمیانه که تاجران زندگی می کردند تحت سلطه حکومت عثمانی ها بود به آن تاجران، تاجران ترکی “Turkey” گفته می شد که بعدها به عنوان تاجران بوقلمون “turkey” شناخته می شدند. در واقع نام گذاری این نوع پرنده و کشور ترکیه با یکدیگر ارتباط و البته از لحاظ تلفظ در زبان انگلیسی به یکدیگر شباهت دارند.
نژاد ملگریس گالوپاوو “Meleagris Gallopavo” که نوعی غذا برای انسان به شمار می رود، اولین بار توسط مردم بومی مکزیک، ۸۰۰ سال قبل از میلاد اهلی شده اند. این حیوانات بار دیگر ۲۰۰ سال پیش از میلاد، توسط مردم همان منطقه اهلی شدند. در ابتدا مردم از پرهای این پرندگان برای تزیین مراسم ها، ساخت لباس و ردا و ساخت پتو استفاده می کردند.
مردم محلی آمریکا اولین بار، ۱۱۰۰ سال پس از میلاد از گوشت بوقلمون به عنوان خوراک استفاده می کردند. در مقایسه با بوقلمون های وحشی، بوقلمون های اهلی به گونه ای پرورش داده می شوند تا اندازه شان بزرگتر شود و بتوانند گوشت بیشتری ارائه بدهند.آمریکایی ها در مواقع خاص مانند عید شکرگزاری و کریسمس، بوقلمون می خورند.قبل از اینکه مردم شروع به خوردن بوقلمون در مراسم شکرگزاری و کریسمس کنند، در این گونه مراسم غاز سرو می شد و کلاب های غاز نیز در این دوره برای ذخیره کردن این گونه پرندگان برای اعیاد خاص استفاده می شدند.
اولین کسی که در سال ۱۴۹۹ میلادی در نوشته هایش به بوقلمون اشاره کرده است پدر والون سونینو نام دارد. وی همچنین به عنوان اولین فردی نیز شناخته می شود که بوقلمون را در سال ۱۵۰۰ میلادی به اروپا برده است.در زمان شاه عباس صفوی، تعدادی از تاجران ارمنی که به ایتالیا سفر کرده بودند، این پرنده را وارد ایران کردند و مامور تکثیر و پرورش آن شدند. بوقلمون در نواحی خراسان، گیلان، مازندران، آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، مرکزی، فارس، اصفهان و کرمان به صورت سنتی نگهداری و پرورش داده می شود.
هنری هشتم به عنوان اولین پادشاه انگلیسی شناخته می شود که شروع به خوردن بوقلمون کرد و خوردن آن را در میان مردم و اشراف رواج داد. از دلایل مصرف بوقلمون، علاوه بر بزرگ بودن این پرنده و زیبایی که به میز شام اضافه می کرد، خوشمزه تر بودن آن نسبت به طاووس بود.در تاریخچه پرورش بوقلمون اینگونه نیز ذکر می شود که قبل از بوقلمون طاووس به عنوان غذا و پرنده سلطنتی شناخته می شد.
به نظر می رسد بریتانیا اولین بوقلمون هایش را از کشور اسپانیا وارد کرده است و اسپانیایی ها نیز برای اولین بار با در امپراتوری آزتک ها با این گونه پرندگان برخورد کرده اند. این امکان نیز وجود دارد که ویلیام استریکلند، تاجر اهل یورکشایر و شخصی که در قرن شانزدهم به قاره تازه کشف شده، یعنی آمریکا سفر کرده است، این پرنده را به انگلیسی ها معرفی کرده باشد. او به طور حتم درخواست این را داشته که نام او با این پرنده ارتباط داشته باشد. درخواست او در سال ۱۵۵۰ برآورده شد و از تاجی به شکل بوقلمون استفاده می کرده است.